پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ ساعت یازده راهآهن [قطار] از گار [ایستگاه] ویکتوریا حرکت کرد. علیقلیخان و محسنخان پسر ناصرالملک همراه آمده بودند. در بین راه غالبا با یحییخان صحبت میکردیم. در حجره ما کس دیگر نبود. این دفعه خط حرکت ما دووِر و کاله بود. تقریبا یک ساعت و ربع در دریا بودیم. باد میآمد و دریا متحرک بود. کشتی هم خیلی کج و معوج میشد، اما حال ما تغییر نکرد. کس دیگر را هم ندیدم کسل شود. نمیفهمم ترتیب کار دریا از چه قرار است. به هر حال مسافرت به خوشی گذشت.
ناهار در راهآهن انگلیس و شام در راهآهن فرانسه خوردیم. پول شام و ناهار و مخارج جزئیه را یحییخان داد. پول کابین کشتی را که دو لیره و پنج شیلینگ بود من دادم. در گار پاریس عیال تقیخان و جعفر نامی که آدم یحییخان است به استقبال او آمده بودند. مرا به هوتل رساندند و رفتند. من اسباب را به هوتل گذاشته به سراغ میرزا محمدخان رفتم.
ساعت نه و نیم بود. میرزا علیاکبرخان [داور] معروف به مدعیالعموم که در سوئیس بود و این چند روزه به پاریس آمده آنجا بود. همچنین شخصی کردستانی معروف به قاضی که در آلمان بوده و به قصد دیدن نصرتالدوله [وزیر خارجه] آمده. تا نصفشب آنجا صحبت کردیم.
علیقلیخان امروز صبح صحبت مضحکی کرد و حال مضحکی داشت.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار و سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۳۴۱.